رضاخان چگونه مراحل قدرت را طی کرد.
رضاخان درابتدا فقط یک سرباز بود .اوسربازی از هنگ قزاق بود که به واسطه قلدری ، قد و هیکل بلند وخشونت که داشت توانسته بود معروفیتی کسب کند درواقع اولین کاری که به او رجوع کرده بودند به خاطر قد بلندش حفاظت ازسفارت هلند بود.
رضاخان بعد ازمدتی در به کاربردن یک نوع مسلسل به نام ماکسیم تخصصی پیدا کرد و به همین خاطر به رضاخان ماکسیم یا رضاخان شصت تیرمعروف شد.
رضاخان مظهری ازسختگیری به سربازان بود والبته خودش هم میخواست زندگی سربازی را تجربه کند.رضاخان دریکسری ازجنگهایی که پس ازمشروطیت اتفاق افتاده بود هم شرکت داشت که البته او ترسی ازاین موضوع نداشت وحتی یکبار نزدیک بود کشته شود.
به تدریج رضاخان بعد از ورودش به تهران در بین اوباش وداشهای تهران هم معروفیتی کسب کرد و به او رضاخان میرپنجه و رضاخان میرپنج میگفتند بهرحال به علت یک سری فعل انفعالات سیاسی که ماهیت آن هنوز معلوم نشده پس ازاینکه انگلیسیها در مقابل روسهای کمونیست درآذربایجان شوروی شکست خورده بودند و به ایران عقب نشینی میکردند تصمیم گرفتند که برای اینکه وضع ایران را ثبات دهند یک کودتایی صورت بدهند و حکومت مقتدری را روی کاربیاورند.
ژنرال آیرونساید که فرمانده نظامیان انگلیسی بود رضاخان میرپنج را به عنوان مامور کودتا انتخاب کرد و در همان هنگام رئیس دیویزیون (هنگ) قزاق بود. بالاخره رضاخان با حمایت انگلیسها با مهره آنها که سید ضیاء طباطبایی بود وارد مذاکره و سپس با آنها متحد شد درسال سوم اسفند1299تهران را اشغال کرد سید ضیاءالدین طباطبایی به نخست وزیری رسید و رضاخان به وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا نائل شد و لقب آن را سردارسپه گذاشتند
و تعدادی از مخالفان هم بازداشت شدند پس از مدتی که سید ضیاء طباطبایی برای انگلیسیها مفید نبود رضاخان با او درافتاد واو را دستگیر و تبعید کرد واحمد قوام السلطنه روی کارآمد بعد ازآن تا سال1302رضاخان درتمام کابینهها حضورداشت و یک مقامی عزل ناپذیرداشت وزیرجنگ بود وفرماندهان واطرافیان و زیردستان خودش را به سراسرایران گسیل داده بود و سعی میکرد با کمک انگلیسیها کشورایران را آرام کند بنابراین قیام میرزا کوچک خان کلنل محمدتقی خان پسیان وشیخ خزعلی درسال 1304 درهم شکسته شد وهمچنین رضاخان با ایجاد یک دیکتاتوری ونظم نظامی آرامش را تا حد زیادی به ایران بازگردانده بود و نسبتاً چهره قابل قبولی برای خود به وجود آورده بود.
به هرحال پس از تهدیدهایی که رضاخان به مشیرالدوله نخست وزیروقت ایران میکرد به ناچار احمد شاه فرمان نخست وزیری اورا درسال1302امضا کرد و خود ازایران خارج شد.این مسئله یعنی خروج شاه و پست جدید رضاخان یعنی نخست وزیری سبب شد که رضاخان یک تاز عرصه سیاست ایران شود وشیخ خزعل را با حمایت انگلیسیها که از شیوخ یاغی ودست نشانده انگلیس در خوزستان بود سرکوب کند.بعد از مدتی یک غائلهای به نام جمهوری خواهی راه بیندازد که قصد داشت در جریان آن قاجاریها را خلع و خودش را بعنوان ریاست جمهوری انتخاب کند که البته با مقاومت مجلس ومخالفانش و تظاهرات مردم این غائله را با شکست روبرو شد.