اصلاح اجتماعی
عدالت اجتماعی ضمیمه دیگری از برنامهریزی مدرن است که ریشههایش در حرکات اصلاحات اجتماعی در قرن اخیر میباشد، در اروپای غربی نگرانی در باره افزایش فقر و نابرابر اجتماعی و اثرات ناراحت کننده آن در پخش گستردة محلهها کثیف و خراب و بیمار شهری و خلاف که توسط چندین کمیته و ارگان تحقیقاتی ثبت شده بود، رشد کرد. اضطراب و فشار سیاسی از یک طغیان قوانین اجتماعی ناشی شد که سیستمهای جدیدی از مؤسسات حمایتی برای فقرا ایجاد کرد شروع به قراردادن فشار بر اقتصاد خصوصی بود. برای مثال در بریتانیا قوانین فقرای باستانی بصورت اساسی در سال 1834 اصلاح شد. کمیته تحقیقاتی پیل (Peel ) در سالهای 1845-1844 توسط قوانین اجتماعی بیشتری تعقیب میشد و دیگر کمیته سلطنتی در سال 1855، که نتیجه آن ساختار مسکنگزینی، سیستمهای تخلیه فاضلاب و سلامت عمومی بود. نتایج مشابهی در فرانسه، آلمان، ایالات متحده رخ داد. توجه به عدالت اجتماعی توسط هر دو جریان فکری «سودگرا» و «تحلیل گرا» در جامعه ترویج میشد. اصلاحات مسکنگزینی و سیستم تخلیه فاضلاب توسط گروههای بشر دوست حمایت میشد که عقایدشان منشأ گرفته از مذهب بود. در همان زمان صنعتگرایان روشنرکر نتیجه پیشنهادشان را بصورت شرایط انسانی به کارگران مشاهده کردند.
نهایتاً این توجه توسط جامعگرایان حمایت شد. در میان نسل تخیلگرایان، حرکات جامعهگرایان در اوایل قرن 19 شروع شد و دنباله آن در اروپا رشد کرد و حتی پس از شکست انقلابهای سوسیالیستی پیشرفته در سال 1848 ادامه داشت.