سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جابه جائی هزاره های خراسان

در زمان ناصر الدین شاه قاجار ، پس از تسخیر هرات به وسیله ی حسام السلطنه استاندار خراسان ، عده ای از هزاره های افغانستان از قلعه نو با دغیس ، به جام و با خزر خراسان انتقال یافتند ، ولی بعد از مدتی دو هزار خانوار از هزاره ها به هرات مراجعت و مهاجرت کردند .

به فرمان ناصر الدین شاه دولت ایران نیز سکونت هزاره ها را در جام و یا خزر منطقه ی مرزی صلاح ندانسته و همه را تحت سرپرستی یوسف خان هزاره به اسفرایین کوچ دادند .

لازم به ذکر است ، که ایل هزاره قبل از هزاره هایی که به وسیله حسام السلطنه به خراسان انتقال داده شد ، اصلاً به فرمان نادرشاه در سال 1141 هـ . ق پس از تسخیر هرات و به اطاعت آوردن الله یار خان حکمران هرات همراه ایلات جمشیدی ، روتی ، به خراسان منتقل شدند ، و در جام و با خزر وسرخس اسکان یافتند . بنابراین موقع انتقال هزاره هایی که حسام السلطنه به خراسان آورد ایل هزاره د رخراسان زندگی می کردند .

هزاره های انتقالی به اسفرایین مدتی در آن جا به سربردند و تعدادی از آنها در اسفرایین در اثر بیماری وبا ، وبیماریهای دیگر تلف شدند ، بر حسب موافقت دولت بقیه ی هزاره ها از اسفرایین به روستاهای کنه و یس و کنه گوشه اطراف مشهد منتقل گردیدند ، و بالاخره در سال 1275 هـ . ق ناصرالدین شاه قاجار موافقت کرد و اجازه داد که ایل هزاره مجدداً به محمود آباد جام و با خزر مراجعت نمایند .

این مأموریت را میرزا محمد قوام الدوله وزیر خراسان که در غیاب حمزه میرزا حشمت الدوله استاندار خراسان کفالت امور استان را به عهده داشت انجام داد ، که احتمام ومساعی او در این مورد ،‌تحت توجه ناصر الدین شاه قرار گرفت ، و فرمانی به این شرح به نام میرزا محمد قوام الدوله صادر کرد ، و ضمن آن از این خدمت اظهار رضایت کرد ، (سند شماره 35)

متن فرمان ناصرالدین شاه قاجار

مهر ناصر الدین شاه قاجار  مقرب الخاقان میرزا محمد قوام الدوله وزیر مملکت خراسان ، به مزید عنایات خاطر خطیر شاهنشاهی مفتخر و مباهی بوده بداند ،که عریضه ارادت فریضه آن دولت خواه که از محمود آباد معروض داشته ، و حاکی از کیفیت کوچایندن ایل هزاره و اهتمامات آن دولت خواه در تقدیم این امر مهم بود . به شرف لحاظ انور اقدس همایون رسید ،و نوشتجاتی هم که مقرب الخاقان دبیر الملک «میرزا نصرالله خان شیرازی » نوشته بود، تماماً ملحوظ افتاده ، از فقرات مندرجه آن خاطر خطیر مبارک به استحضار و آگاهی مسقرون گردید.و مراتب اهتمامات آن دولت خواه ، در تقدیم این خدمت کماینبفی مشهود و معلوم افتاده ، زیاده از اندازه در پیشگاه حضور با هرالنور همایون مستحن و مقبول افتاد و ، اعتماد و اعتقادی که به فرط درایت و کاردانی آن دولت خواه داشته و داریم ، یک بر هزار افزود ، و این خدمت آن عالیجاه که در چنین وقتی در شدت سرمای زمستان ، و با نبودن حاکم و والی خراسان به تقدیم رسانده ، با کمال خوبی و خوشی ایل مزبور را حرکت داده بود ، در نظر انور همایون خیلی جلوه گر و نمودار آمد ، و بر محاسن اهتمامات آن دولت خواه تحسینات بلیغه فرمودیم ، چون از مقرب الخاقان مراتب خدمت گزاری هر یک از صاحب منصیان مأمور خراسان را که در این مقدمه خدمت کرده بودند ، فرداً فرد معروض داشته ، تعریف و توصیف زیاد از طرز خدمت گزاری آنها نموده بود . مراتب خدمات آنها زاید الوصف پسندیده ، مقبول افتاده در حق هرکدام مرحمت خاصی مبذول فرمودیم ،و می باید آن دولت خواه نیز مراتب مراحم بلوکانه را کماینبفی به آنها حالی و خاطرنشان ساخته ، به مزید مشمول عنایت خدیوانه مستظهر و امیدوار نماید ، که با کمال دل گرمی مشغول خدمت گزاری باشند ، سایر احکام همایون از قراری است ، که در طی ملفوفه جات مرقوم شده است ، از آن قرار رفتار نموده ، و در عهده شناسد شهر شعبان  – 1275 هجری قمری

ناصرالدین شاه ، در حاشیه ی بالای فرمان با خط خود اضافه کرده است :

 

الحق از عهده کوچاندن ایل هزاره خوب بر آمد ، و فرمایشات ما را به طورخوبی و پخته به انجام رساند ، هیچ کس گمان نداشت که این خدمت را به این خوبی آن دولت خواه می تواند انجام دهد ، الحمد الله بسیار خوب از عهده برآمد ، حال باید درنگاه داری و استمالت ایل و جا به جا کردن آنها ، در جایی که به آنها خوش بگذرد ، هم منفعت و حاصلی برای دولت داشته باشد ساعی باشد ، که در کمال نظم و خوبی در مکان و یورت های خود نشینند ، و آسوده باشند ، و هزار سوار هم باید بدهند ، البته قرار این فقرات را به طور خوب بدهد و به عرض برساند، و به همه ی سرکردگان مأمورین خدمت هم التفات شد ، و برای رؤسای ایل هزاره هم خلعت التفات فرمودیم ، و برای ایل هم الغام مرحمت شد ، همه را برسانید ، و امیدوار کنید ، و در تهیه سفر سرخس باشد ، انشا الله .» (1)