سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سندی در انتصاب محمد حسین خان زعفرانلو

محمد حسین خان زعفرانلو پسر سام خان رئیس ایل کردان چمش گزک ، با نادر شاه قبل از آن که به سلطنت برسد ، در ابتدای ظهور او در درگز سابقه ی جالبی دارد ، که لازم است در این جا نقل شود :

نادر پس از آن که قبایل تاتار مرو و ترکمان های نسا و طوایف افشار درگز و جلایر کلات راتحت انقیاد و اطاعت آورد ،به سراغ ایلات و طوایف کرد منطقه قوچان و رادکان و چناران رفت تا آنها را نیز زیر سلطه خود در آورد ، لذا بادوازده هزار نفر نیروی متشکله از جوانان قبایل درگز و کلات و مرو و سرخس ازدرگز به سوی قوچان حرکت کرد .

رؤسای ایلات کرد ، از تصمیم نادر آگاه شدند ، و به سرعت به جمع آوری نیروی محلی اقدام کردند ، و با سی هزار نفر از جوانان رشید طوایف کرد به سرکردکی ، همین محمد حسین خان زعفرانلو رئیس ایل چمش گزک ،و شاه وردی خان رئیس ایل کیوانلو به مقابله ی نادر آمدند ، و پس از برخورد دو نیرو ، جنگ خونین میان دو نیروی مسلح در گرفت ، تا آن که نیروی نادر با این که نصف نیروی کردان بود ، در اثر ابراز رشادت و استقامت نیروی کردان را به سختی شکست داد ، و نیروی کردان به قوچان عقب نشینی نمود .

نادر با افراد خود آنها را تعقیب کرد ، و قوچان را به محاصره خوددر آوردد ،سران کردان راه خروج از محاصره را هر طرف مسدود دیدند ، وبه ناچار از در مصالحه با نادر در آمدند ،و نمایندگانی از سوی خود برای مذاکره نزد نادر فرستادند.

نادر شنیده بود که محمد حسین خان زعفرانلو خواهری در حرم سرا دارد که بسیار زیبا است ، در این موقع به این اندیشه افتاد که بارئیس ایل کردان وصلت نماید ، و اتحاد و اتفاق استواری میان خود وسران کردان شهرستان های شمالی خراسان ، که از لحاظ کثرت جمعیت و قدرت رزمی از اهمیت خاص برخوردارند ، به وجود آورد ، لذا پس از حصول ملاقات و آغاز مذاکرات ،مادر اظهار نمود . من میل دارم صلح و صفا بین ما پایدار بماند ، این نظر تأمین نخواهد شد ، مگر میان ما وصلتی بشود ، وقوم و خویشی و اتحاد واقعی به وجود آید ، بنابراین پیش نهاد من آن است که محمد حسین خان خواهر خود را به همسری من در آورد ، تا از این طریق اتفاق و یگانگی کامل بین ایلات و طوایف مناطق درگز و قوچان ایجاد گردد .

 

نمایندگان کردان ، نتیجه مذکرات و پیش نهاد نادر را به محمد حسین خان زعفوانلو و شاه ویردی خان کیوانلو اطلاع دادند ، محمد حسین خان با صلاح دید سران طوایف با خواستگاری نادر از خواهر خود موافقت کرد ، و نمایندگان را مجدداً نزد نادر فرستاد و پیغام داد ، که ما بادر خواست شما برای انجام وصلت موافقت داریم ، ولی حالا فرستادن دختر با این جنگ و خون ریزی در شأن مانیست ، و شما هم در عالم ایلیاتی راضی به این نحو عمل نخواهید بود ، بهتر آن است که به درگز برگردید ،و بعد بارعایت رسم و قاعده ایلیاتی ، بنای عروسی را بگذارید ،و عروس را با عزت و احترام به برید ، نادر این نظریه و در خواست کردان را پذیرفت و به درگز مراجعت کرد .