سند تاریخی بستن یندگلستان مشهد
بند گلستان مشهد ، در کنار روستایی به همین نام ، جنب وکیل آباد قرار دارد ، که در تابستان عصرها در روزهای جمعه خانواده های مشهدی یا زوار و مسافران برای گردش و هواخوری بدان جا می روند و در کنار بند به استراحت و تفرج می پردارند .
سندی که در این جا ملاحظه می فرمائید ، نشان می دهد بندگلستان به فرمان سلطان ابو سعید تیموری (855-873 –ق ) پسر سلطان محمد از نوادگان امیر تیمور گورکان که از سال 855 هـ . ق در شرق ایران «ماوراء النهر و خراسان » سلطنت می کرد ،ساخته شده است .
سلطان ابوسعید تیموری ، بموجب این فرمان مزارعی که از آب بند گلستان مشروب می شده جز و املاک خالصه دولتی قرار داده ، و مولانا قطب الدین محمد خوافی را نیز به وکالت از سوی خود ، برای فیصله دادن دعاوی مردم و انجام معاملات آب و زمین تعین کرده است .
متن فرمان چنین است :
سادات و داروغه و قضات و مشایخ و موالی و اعیان و اعالی و ارباب و مباشران و اهالی ولایت طوس و مشهد بدانند،که چون تعمیر بلاد و ترفیه عباد وسیله حصول تمهید رضای حضرت باری ، و واسطه وصول و منافع دین و دنیاست ، لاجرم پیوسته همت بلند نهمت در ذمه آن است ، که به یاری توفیق حضرت باری تمامی ممالک محروسه از رشحات خاطر سحاب خاصیت صفت گلستان مردم گیرد ، و ریاض احوال ملک و ملت از فیض بنا بیع مرحمت و عنایت و طراوت و نضارت پذیرد. مبنی بر این معنی ، اشارت علیه به بستن بند گلستان شرف صدور یافت ، و چون به عین دولت ابد پیوند به اتمام رسید ، به مسامع علیه رسید که اراضی که به آب آن مزروع می شود ، چیزی ملک ارباب و بعضی وقف از هر باب است .
خاطر همایون چنان اقتصا نمودکه تمام آن مزارع بروجه سابقه و طریق استبدال شرعیه داخل املاک خاصه شریفه گردد.
بنابراین مولانا قطب الدین محمد خوافی را که دقایق معاملات شرعیه و حقایق مهمات عرفیه برو خافی نیست ، از قبل ذات اشرف و نفس اقدس وکیل عام گردانیده فرستاده شد ، که بدانچه محتاج الیه این مهام باشد ، از بیع و شری و مفا و ضات و دعاوی و خصومات و غیر و ذالک قیام نماید ، و مولانا جلال الدین یوسف حاجی محمد این معنی و تصحیح سبحلات دعوی بوده ،در قضیه ای که به مرافعه و حکم احتیاج شود ، باتفاق قاضی آنجا برسیده بروجه شرع حکم نماید ، می باید که برین موجب مقرر داشته تغیر بدوراه ندهند ، واز مضمون فرمان همایون تجاوز ننمایند ، و در این بابت تقصیر ننمایند ، (1)
(سند شماره 32)
فرمان شاه تهماسب اول صفوی با استاندار هرات و خراسان در باره نحوه پذیرایی از همایون پادشاه هندوستان
نصیر الدین همایون پسر بابر پادشاه کورگانی هندوستان ، در اثر شکست از شیر شاه افغان پادشاه دینی در سال 951 هـ . ق در دوران سلطنت شاه تهماسب اول صفوی به ایران پناهنده شد .