اسنادی در باره ی تصرف سرخس
تسخیر منطقه مرو به وسیله ژنرال کمارف فرمانفرمای کل ترکمنستان دولت انگلیس را به هراس انداخت ، از طریق جراید به عملیات نظامی روسیه تاختند و مذمت بسیار کردند و نوشتند ، که چندی قبل دولت روسیه به دولت انگلیس وعده داده بود که دیگر به سوی مرزهای افغانستان پیش نرود، و این پیش روی و تصرف منطقه مرو نزدیک شدن به هرات ، خلاف وعده و قولی است که داده است ، اما با تجاوزاتی که خود دولت انگلستان برای تصرف بعضی نواحی هند ، و افغانستان ، و ایران به کار برده بود این ایراد ها و اعتراض ها اثری در بر نداشت .
از روزی که ارتش روسیه منطقه مرو را تصرف کرد تمام سیاستمداران و صاحب نظران معتقد بودند که طولی نخواهد کشید ، روس ها به سوی هرات بیش روی خواهند کرد ،و سافت 388 کیلومتر بین مرو و هرات را طی خواهند نمود.
دولت روسیه پس از تسخیر مرو ، تمرکز ارتش خود را از او رنبورغ که تا هرات شش ماه طول زمانی لازم داشت ، به مرو انتقال داد ، و نقشه پیش روی خود را به سوی مرزهای هندوستان کماکان تعقیب کرد ، در این زمان بین دولتین روسیه و انگلستان در مورد حدود مناطق نفوذی که قبلاً نهانی در باره آن توافق نموده بودند ، اختلاف حاصل شده بود ، بخصوص با تمرکز سپاه روسیه در مرو و نزدیکی هرات بر شدت نگرانی انگلیس افزوده بود ،
ارتش روسیه پل خاتون را تصرف کردند ، و دو ماه بعد از انکه مرو را تصاحب نموده بودند ، ژنرال کمارف سرخس قدیم را نیز تصرف کرد .
تصرف سرخس برای دومنظوربود، یکی آنکه دولت روسیه بااین اقدام معلوم نمودکه قصد پیش روی به طرف هرات رادارد،ودیگرآنکه چون سرخس درناحیهای واقع است که تاکنون جزوقلمروحاکمیت ایران و سرحد ایران و افغانستان بود حدود تازه ای بین مناطق نفوذی روسیه و انگلیس باشد.(1)
در این زمان میرزا ملکم خان ناظم الدوله سفیر ایران در لندن اعتراض و ایراد دولت انگلیس را به میرزا سعید خان وزیر اصور خارجه ایران ضمن تلگرافی اعلام نمود ، که متن آن بشرح زیراست :
استخراج تلگراف رمز لندن
به جناب مستطاب وزیر امور خارجه محرمانه عرض می کنم ، می گویند شما از روی منتهای غفلت سد استقلال ایران را شکستید ،آنچه داشتیم تسلیم روس کردید ، و الآن شما خواه و نا خواه نوکر روس هستید ، خدا رحم کرد که هرات رابشما ندادیم ؟ آن را هم به روس می دادید آنچه هم از سیستان بدهیم آخر عاید روس خواهد شد ، شما خوب می توانستید خراسان را موافق قاعده نگاه بدارید ، سوء اداره شما ایران را فقیر ضعیف و تمام کرد ، با این وضعیت شما دوستی شما دیگر چه معنی خواهد داشت ، با این اداره شماهیچ چیز را حفظ نخواهید کرد ، و بعد از این خاک ایران خاک روس محسوب خواهد بود . بنده از این وضعی که بدون عداوت و با کمال جلالت بیان می کنند ، و از آن نتایج آینده که مجسم می بینم به درجه حول هستم که واقعاً دیگر از زندگی خود متنفر شده ام ، واضح است که در اصلاح این عقیده نه خواب دارم و نه آرام ، نمی دانم این حالت را بچه زبان در خاکپای اقدس همایون شاهنشاهی روحنافداه بروز خواهید داد ، چه فرصت ها از دست دادیم ، ملکم نمره –43 سلخ رجب 1301
ناصر الدین شاه قاجار ، در زیر و حاشیه این تلگراف با خط خود چنین نوشته است :
باید جواب نوشت ،ما چیزی به روس ندادیم ، شما که انگلیس هستید در حقیقت داده اید (؟) اگر دفعه اول روس را از این همه پیش آمدن به سمت آخال و ترکمان رسماً و قویاً مانع می شدید ، البته روس ها میدان جولان بازی خودشان را کمتر می کردند ، بلکه هیچ نمی توانستند داخل شوند ، وقتی که مثل شما دولتی قوی نتواند سد راه و خیال روس ها را بکند ، ما بطریق اولی نمی توانیم (؟)
روس آمد آخال را گرفت ، ما چه می کردیم (؟!) بعد گفت ، سر حد طبیعی خراسان و ترکمن را باید معلوم کنید ، و از این قرار ما چه می کردیم ، اگر قبول نمی کردیم برضایت ، خودش همان طوری که آخال را تصرف کرد ، حد طبیعی ترکمان را هم با خراسان بزور تصرف می کرد ، آنوقت آیا ما باید با روس ها چنگ بکنیم ، آیا شما بما امداد قشونی و پولی و اسلحه می کردید یا نه ؟ روس آخال را گرفت با لطبیعه مرو را تصاحب می کرد ، ما چطور می توانستیم بگوئیم مرو نرو و تصرف نکن (؟) اگر این ممانعت ها را می کردیم جز آنکه روس را با خودمان دشمن بکنیم ، هیچ فایده ای نداشت و او هم کار خود را می کرد ، پس در این صورت تقصیری به اولیای دولت ایران و اردنیست ، و ماخود به استقبال روس نرفتیم ، و او را نیاورده ایم، و هرگز مایل این اتفاقات نبوده ایم ، البته هر وزیری بشما این صحبت محرمانه کرده است همین جواب را بدهید ، و باز هم باید حالت دولت انگلیس باتفاق ایران ، برای سدراه روس ها که از این هم بیشتر نروند ، بعد از این حرف زده و اتفاق کرده که فکر و تدبیر بکنند که از این بیشتر به مشکلات دچار نشوند ، جواب بخواهید . ( سند شماره 9)
محمد حسن خان اعتماد السلطنه ، وزیر انطباعات ناصر الدین شاه در خاطرات خود نوشته ، در این موقع ناصر الدین شاه مشغول بازی وتفنن با ملیجک ، پسر برادر امین اقدس زن سوگلی و کرد نژادش بود (تصویر شماره 10) و بعد از دست دادن مناطق مرو سرخس قدیم این شعر را حکیم الممالک ساخت و ورد زبانها نمود ،
مرو و سرخس اگر به با درفت عجب نیست .
خال ملیجک بس است و مال ملیجک (1)
تلگراف تاریخی رکن الدوله استاندار خراسان
درباره تصرف مرو و سرخس
روسیه ، پس از تصرف مرو و سرخس ، علی خانف یکی از افسران ارتش را که در جلب سران طوایف ترکمن مرو به تابعیت روسیه نقش مؤثری داشت ، به حکومت مرو و سرخس منصوب نمود .
علی خانف ، پس از استقرار در سرخس ، طایفه ترکمن سالور را زیر حمایت خود گرفت و پادگان نظامی سرخس ومرو و تجسن را تقویت نمود ،
علی مردان خان نصره الملک تیموری حاکم جام و زور آباد و سرخس درباره تصرفات و تجاوزات علی خانف گزارشی به محمد تقی میرزا رکن الدوله استاندار خراسان داده که بسیار جالب توجه است ، رکن الدوله آن گزارش را ضمن تلگراف رمزی به استحضار ناصر الدین شاه رسانیده و در خواست کرده است ، اقداماتی به عمل آید که سرخس از دست فرود ، و اگر روسیه فشار می آورد ، جای دیگری را به روسیه بدهید ، و سرخس را نگه دارید ، ناصر الدین شاه ضمن دستخطی به وزیر خارجه نوشته :
«… ما هیچ عهد و شرطی ملک سرخس را از نو و کهنه به دولت روس واگذار نکرده ایم و دولت روس بدون خبر و بدون هیچ حقی قشون خود را داخل خاک صحیح ما کرده است . شما مأمورهستید که مضامین این دستخط را به جناب وزیر مختار (انگلیس ) حالی کرده و در این فقره مجدداً تلفگراف مخصوص محرمانه به وزارت خارجه انگلیس نکنید ، و جواب دیگری بما بدهند ، که آیا خاک صحیح خودمان را به هیچ شرطی واگذار به روس نکرده باشیم آیا صرف نظر کردن از دست بدهیم یا خیر ،
بدیهی است استمداد ناصر الدین شاه پس از تصرف مرو و سرخس بوسیله ارتش روسیه از دولت انگلیس که خود در تعین حدود حوزه نفوذی خوددر مناطق مرزی ایران برای حفظ حریم مرز هندوستان بادولت روسیه قرار و مداری داشته بی نتیجه بود .
در این جامتن گزارش تلگرافی رکن الدوله سند شماره 11 که تاریخ آن احتمالاً 1301 قمری است و دستخط ناصر الدین شاه سند شماره 12 برای ملاحظه خوانندگان گرامی چاپ می شود ،
1 رقابت دوابر قدرت در خاور ایران ، تألیف سید علی میر نیا ، مشهد نشر اطلس 1367 صفحه 106
1 رجال ایران ج 3- مهدی با مداد ، نشر زودر – تهران ، ماده غلام علی ملیجک