سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هارطون

اسناد واگذاری استان هرات به افغانستان

استان هرات تا دوران سلطنت ناصر الدین شاه جزیی از خراسان بود ، و در اثر رقابت دو ابر قدرت قرن « انگلیس ، روسیه تزاری » در آن که :

1- روسیه تزاری براساس وصیت و توصیه پطرکبیر می خواست به هر وسیله ای  که شد ، از طریق ایران و افغانستان به هندوستان و آب های اقیانوس هند دست یابد.

2-انگلستان ، با توجه به این هدف روسیه تزاری ، می کوشید در پیش روی روسیه به سوی هدفی که دارد ، سدی ایجاد کند و دولت هایی ظاهراً مستقل و باطناً دست نشانده خود ، در میان مناطق نفوذی روسیه مرز هندوستان به وجود بیاورد.

این دو ابر قدرت به منظور مساعد ساختن زمینه اجرای نقشه های خود ، دائماً در ایران و افغانستان و مرو ، داشت ترکمان ، مشغول فریفتن خوانین و رؤسای ایلات و یا افراد مستعد دیگر بودند ، و آنها را تحریک می کردند ، که دست به شورش و اغتشاش در استان ها و شهرستان ها بزنند و به عناوین مختلف طغیان و قیام نمایند ، تا بدان وسیله نیروهای کارآمد دولتی و ملی را به جای یک دیگر بیاندازندو دولت مرکزی را تضعیف نمایند ، و با استفاده از این وضع به سوی اهداف خود پیش روند .

روسیه تزاری در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار با سرعت به سوی مرزهای هندوستان « از طریق ایران – هرات ، قندهار » پیش می رفت تا از طریق هرات و قندهار بدان دست یابد.

انگلستان نیز سریعاً دست به کار شده ، مقدمات روی کار آوردن فردی دست نشانده و تحت نفوذ خود در مسند نخست وزیری و رأس دولت ایران فراهم می ساخت .

امیر کبیر نخست وزیر باکفایت ایران که هرات را با تدبیر تحت تابعیت ایران نگاه دانسته بود ، به فرمان ناصر الدین شاه جوان کشته شد ، و میرزا آقاخان با کمک سفارت انگلیس در تهران بجای او صدر اعظم (نخست وزیر ) ایران گردید ، و در نهانی مقرر شد ترتیب واگذاری هرات را به افغانستان فراهم نماید . در این موقع سلطان مراد میرزا حسام السلطنه استاندار خراسان بود ، و دوست محمد خان امیر افغانستان به تحریک انگلستان تصمیم گرفت هرات را به تصرف آورد ، و به حوزه ی اقدار خود ضمیمه نماید ، لذا شورشی در هرات برپا کردند ، حسام السلطنه ، با سپاه تحت فرمان خود در خراسان و افراد مکری کمک نیروهای ایلات و طوایف خراسان به سوی هرات لشکر کشید ، و هرات را تصرف کرد .

دولت انگلستان هم نیروی نظامی به جنوب ایران وارد کرد و کشتی های جنگی اش در بندر بوشهر لنگر انداخت ، و به جزیره خارک و بوشهر نیرو پیاده نمود و آنجا ها را به تصرف در آورد .

میرزا آقاخان نوری نخست وزیر دست نشانده انگلیس ها سعی داشت با انگلیس مصالحه نماید . لذا ناصر الدین شاه را وادار ساخت که به حسام السلطنه فرمان دهد. تا هرات را تخلیه کند و به مشهد برگردد.

حسام السلطنه محرمانه به ناصر الدین شاه پیغام داد ، که از آمدن کشتی های جنگی انگلستان به بندر بوشهر و پیاده شدن نیروهایش در جزیره خارک و بوشهر نگران نباشید ، زیرا سپاهیان هند در این موقع در هندوستان شورش کرده اند ، و انگلستان سخت گرفتار فرونشاندن این شورش است ، زحمت ما را به هدر ندهید ، ما می توانیم تا هندوستان هم برویم. ولی میرزا آقا خان نوری ، ناصر الدین شاه را از موافقت با این پیش نهاد بازداشت  و حتی او را متوجه به موضوع خیالی ساخت ، که اگر حسام السلطنه هندوستان را بگیرد ، در آن صورت سلطنت ایران را هم به سادگی و آسانی به دست خواهد آورد . لذا ناصر الدین شاه امیر اکید به حسام السلطنه صادر کرد که فوری هرات را تخلیه کرده و به مشهد مراجعت نماید . و الا یقین خواهد کرد که او مستمرد و یاغی شده است ، حسام السلطنه ناچار با تأسف بسیار قوی خود را از هرات خارج ساخت ، و هرات را به سلطان احمد افغانی واگذاشت و به مشهد برگشت.

درباره ی واگذاری هرات به افغانستان با مساعی میرزا آقا خان که منجر به بستن قراردادی به نمایندگی فرخ خان امین الملک غفاری در پاریس شد . اسناد جالب توجهی موجود است که حقایقی را روشن می نماید ،در این جا چند سند مربوط به واگذاری هرات دیگر نقل می شود .

1-فرمان ناصرالدین شاه قاجار به عنوان فرخ خان امین الملک نماینده اعرافی ایران به پاریس برای مذاکره و روپرداخت خسارت جنگی و عقد قرار داد بستن فرمان چنین است :

مهر ناصر الدین شاه «الملک الله ، السطان بن سلطان بن ناصر الدین شاه قاجار»

 

امین الملک فرخ خان ،و عده تخلیه هرات محض حفظ دوستی و خاطر خودهی دولت انگلیس بشرط قرار نامه شیل صاحب عیب ندارد برای خاطر دوستی انگلیس قبول کردیم اما خسارت مردم هرات را از ما خواستن بکدام شرط دوستی سزاواراست اگر مقصود دولت انگلیس دوام و بقای دوست (دوستی ) میان این دو دولت باشد ، این تکلیف جریمه دادن به هراتی بقدری در مزاق دولت و ملت ایران تلخ و کرردر خطرناک است که منافات تمام با بقای دوستی دولتین خواهد داشت ، و دورنیست که اولیای دولت انگلیس خود نیز به معایب این تکلیف متوجه شده باشد . تا حال با الضاف خود از آن صرافت افتاده باشند ، مطالبه خسارت از یک دولت کارعمده ایست هراز ملاحظه لازم دارد ، آن هم در صورتی که آن ملک و آن خسارت راجع به خود آن دولت باشد ، که مطالبه خسارت می کنید ، هزاره و هراتی با دولت انگلیس که این حالت را داشته است بجز قرار نامه شیل صاحب که آن هم از خود او نقض پیدا کرده چیزی در میان نبوده اینست ، و نیز چیزی همان قرارنامه نبوده است که هزاره و انگلیس رامناسبتی به یک دیگر برهد. باری ما از مراه گرفته (تصرف کرده‌) محض حفظ دوستی دولت انگلیس چشم می پوشیم و همان قرار نامه شیل صاحب را مدتیست اولیای دولت انگلیس قصدیق ایشان که هنوز نشده بود معمول می دادیم ، و در حقیقت دلیل بزرگی دررده دوستی آن دولت بوده ، باز ترضیه مستر . را نمایم . بازهماشان . از دولت که دستورالعمل داری ، اولیای دولت ها حاضرند . مابقی را که هیچ سابقه نداشت و بر حسب این نیز عمل نموده است و امر یست تازه که تابحال شنیده نشده بود و علانیه منافات با قیال استحکام دوستی دولتین دارد. چه اسم می توان گذاشت و دولت و ملت ایران جاناً و مالاً چگونه متحمل می شود ، تحریراً فی به شهر ربیع الثانی 1273  ، ناصر الدین شاه در حاشیه بالا باخط خود نوشته است .